طهـران و نوروزش در همنشینی با یکی از نوادگان فتحعلیشاه | خانههای اجارهای و ماجرای نوکرها در زمان قاجار
تاریخ انتشار: ۳ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۸۲۵۴۹
به گزارش همشهری آنلاین، منصوره اتحادیه میگوید: «در کودکی نخستین کتابی که از کتابخانه شخصی پدرم برداشتم و مطالعه کردم، درباره زندگی کریمخان زند و جنگهای او بود. مادرم نیز به زبان فرانسه مسلط بود و همیشه برایم رمانهای فرانسوی میخواند؛ رمانهایی که داستان آنها به اتفاقات قرن نوزدهم مربوط میشد و پر از تصاویر و نقاشیهای جذاب بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اتحادیه درباره تهران، آداب و رسوم، نوروز پایتخت و ...حرفهای شنیدنی بسیار دارد.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
نوروز در تهران قدیممنصوره اتحادیه خاطرات زیادی از تهران قدیم دارد. شنیده شدن صدای آواز در کوچهباغها، عید دیدنی رفتن با درشکه و خانههایی با معماری درونگرا از جمله این خاطرات است: «یکی از زیباییهای تهران قدیم که دیگر خبری از آن نیست، آواز خواندن مردم در کوچهباغها بود. هر کسی که از کوچهباغهای تهران عبور میکرد، با صدای بلند آواز میخواند و حال مردم را خوب میکرد. ما در تهران قدیم، همسایههای پر سر و صدای دیگری هم داشتیم؛ پرندههایی که روی درختان کاج و چنار مینشستند و صدایشان تمام محله را پر میکرد. حالا خیلی وقت است که به دلیل آلودگیهای مختلف، پرندهها از تهران رفتهاند و ما در شهرمان کمتر پرنده میبینیم.»
وقتی از اتحادیه درباره رسم و رسوم تهرانیها میپرسم پاسخ میدهد: «آداب و رسوم روزهای خاص مانند نوروز در گذشته، تفاوت زیادی با آداب و رسوم امروز نداشت، اما مواردی باعث میشد نوروز دوران جوانی ما لذتبخشتر از امروز باشد. آن زمان «شیرینی» مثل حالا در همه روزهای سال در دسترس نبود و ما بچهها به شوق خوردن شیرینی به استقبال نوروز میرفتیم. از مدتها قبل خانمهای خانه دور هم جمع میشدند، بادام و شکر میکوبیدند و شیرینی میپختند تا در روزهای عید مورد استفاده قرار بگیرد. دید و بازدیدها هم خیلی رسمی انجام میشد و برای عیددیدنی، حتماً باید از خانه بزرگترها شروع میکردیم. آن زمان ماشین شخصی خیلی کم بود و بسیاری از مردم تهران برای دید و بازدید عید از درشکه استفاده میکردند. پوشیدن لباس نو هم که حلاوت خودش را داشت.»
زمانی برای خوب زیستناین مورخ درباره مقایسه تهران امروز با تهران قدیم میگوید: «هر زمانی شرایط و ویژگیهای خودش را دارد. اینکه انتظار داشته باشیم همه رسم و رسوم قدیم در زندگی امروز هم جریان داشته باشد، نابجاست. درست است که صمیمتها در روزگار قدیم بیشتر بود، اما نسل من خیلی به دنبال کار و تحصیل نبود. من هم خیلی اتفاقی در مسیر درس و ادامه تحصیل قرار گرفتم. اگر درس هم نمیخواندم، کسی مشکلی با این موضوع نداشت. اما در زمان حاضر تحصیلات برای اکثر خانوادهها اهمیت دارد. این روزها جوانان نسبت به دوره ما آزادی عمل بیشتری دارند و بهطور کلی زندگی کردن، درس خواندن، در اجتماع بودن و فعالیتهای مختلف داشتن بسیار راحتتر از روزگار قدیم تهران شده است. معتقدم هر زمانی که در آن زندگی میکنیم، زمان خوبی است؛ به شرطی که از همه داشتههایمان بهترین استفاده را ببریم.»
سنگلج؛ بهترین محله تهراناتحادیه میگوید: «عودلاجان بزرگترین محله تهران بود و عدهای از شاهزادگان و کارمندان دولت آنجا زندگی میکردند. «ارگ» کوچکترین محله تهران که محل سکونت شاه و خانواده سلطنتی بود، داخل حصاری قرار داشت و با پل به شهر متصل میشد. بیشتر تاجران هم در محله «بازار» زندگی میکردند و به تجارت مشغول بودند. اعیان و رجال، «سنگلج» را بهترین محله تهران برای زندگی میدانستند و در این محله ساختمانها و دکانهای زیادی ساختند. «چالمیدان» هم محله بزرگی بود، اما چون آبوهوای خوبی نداشت، رجال سرشناس آنجا زندگی نمیکردند. بیشتر سربازها، توپچیها و غلامها ساکنان محله چالمیدان بودند.
خانههای اجارهای و ماجرای نوکرهاکمبود مسکن در تهران باعث شد در اوایل دوران حکومت آقامحمدخان قاجار، پدیده اجارهنشینی برای نخستین بار به پایتخت بیاید. برنده جایزه برگزیده تهران میگوید: «در آن روزگار برخی افراد، قسمتی از خانه خودشان را که معمولاً فقط یک اتاق بود به دیگران اجاره میدادند. معمولاً ثروتمندان و بازاریان مستأجر نداشتند و این «نوکر»ها و «مستخدمین» بودند که چون حقوقشان کفاف زندگیشان را نمیداد، بخشی از خانهشان را اجاره میدادند. معاملات خرید و فروش زمین در تهران نیز در حضور یکی از علما انجام میشد و عدهای هم بهعنوان شاهد در این معاملات حضور داشتند. «آب» یکی از مشخصات اصلی برای تعیین قیمت املاک بود؛ تا جایی که در اکثر نامههایی که برای خرید و فروش زمین نوشته میشد، علاوه بر مساحت زمین و امکاناتی که داشت، مقدار آبی که زمین در اختیار داشت هم ذکر میشد.»
کد خبر 748038 برچسبها تهران قدیم همشهری آنلاین همشهری محله شهرداری نوروز مناطق شهری تهران پایتختمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تهران قدیم همشهری آنلاین همشهری محله شهرداری نوروز مناطق شهری تهران پایتخت محله تهران تهران قدیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۸۲۵۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(عکس) قبرستان ممنوعه تهران، کجاست و مدیریت آن با چه کسانی است؟
«قبرستان ممنوعه تهران» یکی از قبرستانهای قدیمی و ناشناخته شهر تهران است. در این قبرستان افراد نامی و مشهور بسیاری دفن شدهاند. چهرههای علمی، سیاسی و خارجیهایی که در ایران مشغول فعالیت بودند و در دوران سکونتشان در تهران جان خود را از دست دادهاند.
به گزارش همشهری آنلاین، قبرستان ممنوعه تهران، که با نام قبرستان دولاب نیز شناخته میشود، یکگورستان قدیمی مربوط به مسیحیان است. در واقع این قبرستان باغی بزرگ در اتوبان شهید محلاتی، بین خیابانهای شهید رضایی و مستفیذ است که در میان اهالی به نام قبرستان «دولاب» شناخته میشود. این گورستان محل دفن مسیحیان کشورهای فرانسه، ایتالیا، روسیه و لهستان است که در سالهای دور در ایران زندگی میکردند و در این کشور نیز از دنیا رفتهاند. تعدادی از این افراد سرباز و بخشی دیگر افراد غیرنظامی بودهاند که در بین آنها اشخاص مشهور نیز دیده میشود.
افرادی که در این قبرستان به خاک سپرده شدهاند، ملیتهای مختلفی دارند. ملیت هر فرد با یک پرچم بر روی قبر مشخص شده است. بر روی سنگ قبرها نیز علائمی، چون صلیب یا تصویری از یک بانوی غمگین دیده میشود. افرادی که در این قبرستان آرمیدهاند، سربازان گمنام روسیه و لهستانیهایی هستند که در جنگ جهانی دوم در راه برگشت به وطن جانشان را از دست دادهاند. تعدادی از قبرها نیز مربوط به کنتهای فرانسوی، شاهزادههای گرجی و پزشکان دربار قاجار و پهلوی است. افراد مشهوری مانند «اوانس اوگانیانس» اولین کارگردان سینمای ایران و موسس اولین مدرسه بازیگری در ایران، «شاهین سرکیسیان» موسس تئاتر مدرن در ایران، «کنت دو مونت فرت» اولین رئیس پلیس ایران، «ولادیسلاو هورودکی» معمار اهل لهستان، «ولادیمیر گاردایستکی» معمار ایستگاه راهآهن تهران، «آلفرد ژان بانیست لومر» موسیقیدان نظامی فرانسوی مربوط به دوران ناصرالدینشاه قاجار که نخستین سرود ملی ایران را ساخت، «دکتر کلوکه» پزشک فرانسوی محمدشاه قاجار و «دکتر تولوزان» پزشک مخصوص ناصرالدین شاه که از جمله اقدامات او در ایران میتوان به بهداشت عمومی و تشکیل مجلس حفظالصحه اشاره کرد.
اولین قبر متعلق به پزشک مخصوص درباراین محدوده در گذشتههای دور زمین کشاورزی بود که بعدها تبدیل به قبرستان شد. اولین فردی که در این منطقه به خاک سپرده شد، دکتر «کلوکه» پزشک اختصاصی محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار بود. «کلوکه» در سال۱۸۵۵ در این خاک دفن شد. بعدها دکتر تولوزان، یکی از پزشکان فرانسوی دربار قاجار، زمینهای این منطقه را خرید و آن را به گورستان مسیحیان مقیم تهران تبدیل کرد. بخشهای مختلف این گورستان توسط سفارتهای فرانسه، ایتالیا و لهستان خریداری شد و اکنون آنها این محل را مدیریت میکنند.
قبرستان دولاب بیش از ۷۵ هزار مترمربع مساحت دارد و دارای ۵ بخش مختلف است. هرکدام از این بخشها ورودی جداگانهای دارند. در میان قبرستان نیز یک خیابان وجود دارد که این ۵ بخش را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میکند. سه بخش کاتولیک، ارتدوکس و ارامنه گریگوری در قسمت شرقی و دو بخش ارامنه کاتولیک و آشوریهای کلدانی در قسمت غربی قبرستان دولاب قرار دارد. بزرگترین بخش قبرستان دولاب مربوط به ارامنه است که حدود ۴۴ هزار مترمربع را در برمیگیرد. اغلب افرادی که در این بخش مدفون شدهاند، ارامنه ایرانی هستند که در بین آنها افراد نامی و سرشناسی، چون شاهین سرکیسیان، آرام گارونه، اسرائیل ساهاکیان، زورا ساگینیان، مارکار قارابگیان، نیکلای لاوری و نیکوکاران درمانگاه خیریه آودیسیان دیده میشوند. قدیمیترین سنگ قبر این بخش مربوط به سال ۱۳۷۵ است. پس از آن تدفین در این قبرستان از طرف شهرداری تهران ممنوع اعلام شد.
ترسناکترین بخش قبرستانمسیحیان ارتدوکس در بخش ارتدوکسهای قبرستان دولاب دفن شدهاند که از مشهورترین آنها میتوان به نیکولای مارکف معمار و آنتوان سوروگین عکاس اشاره کرد. این افراد هر دو روسی بودهاند و اصالت گرجی داشتند. در قسمت ورودی این بخش یک آرامگاه دیده میشود که با معماری گرجی و به شکل کلیسا ساخته شده است. این آرامگاه به مینادورا خوشتاریا، همسر آکاکی خوشتاریا تعلق دارد. آکاکی خوشتاریا تاجر گرجی است که امتیاز استخراج نفت شمال ایران را از دربار قاجار دریافت کرده و در این منطقه مشغول فعالیت بود. همچنین قسمت دیگری از قبرستان دولاب، که با عنوان ترسناکترین بخش شناخته میشود، مربوط به ۲۶ مهندس ایتالیایی است. مهندسین معدنی که در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۳ در ایران کار میکردند و همینجا جان خود را از دست دادند. قبرهای این افراد در زیرزمین و لای دیوارها قرار دارد و سنگ قبر آنها نیز به صورت ایستاده دوتادور این دیوارهای نصب شده است.
در واقع برای ورود به این بخش باید از میان مردگانی ایستاده عبور کنید که کمی ترسناک است. از سوی دیگر حدود ۱۴هزار و ۲۰۰ مترمربع از قبرستان متعلق به کاتولیکهاست. در این بخش قبر افراد مشهوری، چون دکتر کلوکه، دکتر جمشید اعلم و ولادیمیر گاردایستکی دیده میشود. اکنون قبرستان ممنوعه توسط سفارتخانههای مربوطه مانند روسیه، لهستان، فرانسه و شورای خلیفهگری ارامنه مدیریت میشود. یک خانواده در این قبرستان زندگی میکنند که نگهبانی از قبرستان را بر عهده دارند.